"علي مطهري" که خودش را "فرزند نفر دوم نظام" مي داند همچنان در برخوردهاي سياسي و رسانه اي خود ساده و بي آلايش عمل مي کند.در خانه خودش پذيراي ما شد و به سوالاتمان با تأمل پاسخ داد.
براي انتخابات آتي، نظر مثبتي نسبت به هاشمي رفسنجاني دارد و اين را مي شود به راحتي از لابه لاي صحبت هايش نيز فهميد.
علي مطهري، هنگام مصاحبه کُتي را به تن کرده بود که حالا ديگر تا حدي مندرس مي نمود اما همان کت چهارخانه کمرنگي بود که او هنگام مناظره ها و سخنراني هايش هنگام انتخابات مجلس نهم بر تن کرده بود.
آنچه مي خوانيد متن کامل گفت و گوي مشرق با دکتر علي مطهري است.
-شما بيشتر خودتان را يک چهره فرهنگي مي دانيد يا سياسي ؟! در واقع فکر مي کنيد مردم بيشتر شما را با چه چهره اي مي شناسند؟
مطهري: تا قبل از ورود به مجلس چهره من بيشتر فرهنگي بود و در مواردي که مرا به دانشگاه ها و مراكز سپاه و غيره دعوت مي کردند به عنوان يک چهره فرهنگي دعوت مي کردند اما بعد از ورود به مجلس، وجه سياسيام بر وجه فرهنگي چربيده است و الان به من بيشتر به عنوان يک چهره سياسي نگاه مي کنند .
- پس اعتقاد داريد که الان يک چهره سياسي هستيد ؟!
مطهري: بله سياسي شده ام.
-اين چهره سياسي از ديد مردم اصولگراست يا اصلاح طلب ؟!
مطهري: فکر مي کنم به عنوان يک چهره سياسي مستقل نگاه مي کنند که نه اصولگراست و نه اصلاح طلب و به يک معني هم اصول گراست هم اصلاح طلب.
- شما در مجلس عضو کدام فراکسيون هستيد ؟
مطهري: من عضو هيچ کدام از اين دو فراکسيون نيستم (رهروان ولايت و اصولگرايان) اما خب به رهروان نزديک تر هستم.
- يعني در رهروان عضويت نداريد ؟!
مطهري:يادم نمي آيد که امضاء کرده باشم ولي شايد همان اوايل امضا کرده باشم .
-يعني واقعا يادتان نيست که فرم عضويت در فراکسيون رهروان را امضا کردهايد يا نه؟
مطهري: يادم نيست. يك فرمي بود از طرف فراكسيون رهروان ولايت كه در آن نوشته شده بود خواهان عضويت در كدام كميسيون هستيد. نميدانم اين به معني عضويت است يا نه. ولي به هر حال عضو نيستم.
-صحبتهايي هم وجود داشت که خودتان قصد داريد يک فراکسيون راه بيندازيد ؟!
مطهري: بله. مي خواستيم فراکسيوني به نام صداي ملت راه بياندازيم منتها من احساس کردم ممکن است سبب تضعيف فراکسيون رهروان ولايت بشود . لذا فعلا دست نگه داشتهايم. ولي شايد اين کار را بکنيم .
-موتيوِ نگاه فرهنگي شما در مقولاتي مثل آزادي بيان، مثل رسانه و حجاب دقيقاً چيست؟ و فکر مي کنيد نظريات شما در قبال اين مسائل نشأت گرفته از کجاست و به چه فکري نزديک تر است ؟
مطهري: ببينيد ، بخش اعظم تفکر من متاثر از تفکر شهيد مطهري است. حتي به طور ناخودآگاه مباني فکري ايشان را بيان مي کنم .
-چگونه ممکن است که به صورت ناخود آگاه اين فکرها را مطرح مي کنيد ؟
مطهري: براي اينکه از همان ابتداي شهادت ايشان تا به امروز، هميشه در حال تدوين يا كار كردن روي آثار ايشان بودهام و هرجا که خواستهام وارد يک مسئله فکري و فرهنگي بشوم به طور طبيعي و گاهي ناخودآگاه آن معاني در ذهنم زنده ميشود و همانها را دنبال ميکنم. لذا نگاه من به مسئله آزادي بيان، حجاب، رسانه و مانند اينها بيشتر ناشي از تفکر شهيد مطهري است.
-اگر بخواهيم وارد مثال شويم در حال حاضر به نظر شما وضعيت حجاب در جامعه چگونه است؟ به هرحال ما تنها کشور اسلامي هستيم که برخي زنان در آن قسمتي از موهاي خود را عيان ميکنند و اين مسئله مشهور است. با توجه به نگاه شهيد مطهري اين مسئله را چطور ارزيابي ميکنيد؟
مطهري: ببينيد مسئله حجاب و پوشش اسلامي در کشور ما، اگر تمام شهرها و روستاهاي ايران را در نظر بگيريم، در مجموع نمي توانيم بگوييم وضعيت نامطلوبي دارد و ميتوان گفت خوب است. آنچه که مقداري وضعيت را ناخوشايند کرده برخي موارد ناهنجاري است که در بسياري از شهرهاي بزرگ خصوصا تهران ديده مي شود.
يعني شما مثلا در خيابان که حرکت مي کنيد، در مجموع وضعيت آنچنان اسفناک نيست، اما يک مرتبه به موردي برخورد مي کنيد که احساس مي کنيد در اروپا هستيد. معتقدم براي اين موارد تدبير مناسبي نشده و البته ريشه اصلي آن را هم اين مي دانم که افرادي که سهل انگار در مسئله حجاب هستند احساس کردهاند که شکافي در درون حاکميت نسبت به اين موضوع وجود دارد .
-از چه زماني به اين احساس رسيدند به نظر شما؟ آيا منظورتان دولت آقاي احمدي نژاد است. يعني فکر مي کنيد قبل از اين نبوده ؟
مطهري: بله. در دوره ايشان . در دوره اصلاحات به شکل ديگري بود . در دوره آقاي احمدي نژاد، اين افراد احساس کردند که دولت نسبت به اين موضوع جدي نيست، قائل به تسامح و تساهل است و اين امر را اساساً مهم نمي داند و قائل به نظارت بر آن نيست و از طرفي بخش ديگر حکومت مصمم است كه حتما بر اين مسئله نظارت کند و حداقلِ پوشش اسلامي در جامعه رعايت شود .
-يعني شما ميگوييد اين بدحجابيهايي که بعضاً ديده مي شود، اتفاقي است و ناشي از تصور بروز دوگانگي است ؟
مطهري: بله. همه گير نيست و اين طور نيست که نهضتي در کشور عليه حجاب وجود داشته باشد. ولي خب به هر حال در شهرهاي بزرگ به موارد ناهنجار، زياد بر ميخوريم و اين بالاخره يک معضل است و عرض کردم که ريشه آن بيشتر در همين است که عده اي احساس ميکنند حکومت در اين مسئله دو بخش شده و دچار اختلاف است .
يعني در واقع آن چراغ سبزها و علامتهاي مثبتي که از طرف دولت به اينها داده شده خود به خود اين افراد را به اين وضعيت تشويق و تشجيع کرده و البته با توجه به سخنان رئيس جمهور به نظر من حق هم دارند .
-همين بد حجابها ؟!
مطهري: بله. از اين نظر حق دارند که مثلا حدود سه سال پيش آقاي رئيس جمهور در مصاحبه زنده تلويزيوني وقتي راجع به اجراي قانون عفاف و حجاب از ايشان سوال شد، گفتند که اصلا چنين چيزي (نظارت بر مسئله حجاب) وظيفه دولت نيست، فقط بايد کار فرهنگي بشود و کار نيروي انتظامي را هم زير سوال بردند.
در موارد ديگري هم ايشان علامت هايي دادند. از همه مهمتر در روز سوال مجلس از رئيس جمهور بود كه يکي از سوالات درباره همين موضوع بود . شما حتما ديديد که ايشان در پاسخ به اين سوال گفتند که "اينقدر گير نديد، بذاريد جوونا خوش باشن ... مگه خود شماها گناه نمي کنيد ؟ ... واعظان کين جلوه در محراب و منبر مي کنند ...". خب وقتي رئيس جمهور يک کشوري چنين حرفهايي بزند، فردي که در مسئله حجاب سهل انگار است طبيعي است که تشويق مي شود. من شخصاً معتقدم تا وقتي که اين دولت بر سر کار است ...
-منظورتان 8- 9 ماه آينده است ؟
مطهري: هر طور كه اتفاق بيفتد، كار اساسي در اين زمينه نميتوان كرد.
- تحليل شما از وضعيت فعلي سينماي ايران چيست؟
مطهري: (تفکر طولاني...) در سينماي ما برخي فيلم هاي فاخر ساخته شده است مثل فيلم ملک سليمان يا فيلم حضرت مريم. از آن طرف، فيلم هايي که صرفا براي سرگرمي ساخته مي شوند و گاهي پيام منفي دارند كم نيستند.
-آن فيلم هاي فاخري که اشاره مي کنيد، درصد فراوانيشان چقدر است ؟ آنقدر هست که به سينماي ما اعتبار بدهد؟
مطهري : خير، خيلي کم است .
-دليلش را چه چيزي مي دانيد ؟
مطهري: من فکر مي کنم عملکرد وزارت ارشاد زياد خوب نبوده و فيلمسازان را در مسير درست، خوب هدايت نكرده. نگاه فرهنگي ليبرالي آقايان مشائي و احمدينژاد هم بر ارشاد تحميل ميشود و گاهي وزير از خود اختياري ندارد.
-يعني اعتقاد داريد تقصير در اين زمينه متوجه دولت است ؟
مطهري: بله. در مجموع تقصير از مديريت ضعيف ارشاد است. در دوره اصلاحات، آنها يک تفکر خاص داشتند و قائل به بسياري از خطوط قرمز نبودند. خب، در آن دوره ما توقع زيادي هم نداشتيم ولي در اين دوره به عنوان يک دولت اصولگرا و حزباللهي توقع مردم چيز ديگري بود اما اين دولت تقريبا در همان مسير دولت اصلاحات و گاهي بدتر حرکت مي کند.
-منظورتان محتواي فيلم هاست ؟
مطهري: بله. منظورم محتواي فيلم هاست و ريشه را هم اين مي دانم که فيلمنامهها در همان ابتدا که مي خواهند به تصويب برسند، آنچنان مورد دقت و ريزبيني قرار نمي گيرند. معمولاً خلاصه و طرح فيلمنامه تصويب مي شود اما آنچه که در نهايت ساخته مي شود گاهي 50 درصد با طرح کلي متفاوت است.
- و شما اين را ناشي از مديريت مي دانيد ؟!
مطهري:بله . اين ناشي از مديريت است . ضمن اينکه نظارت در حين ساخت هم وجود ندارد.يعني اصلاً گاهي فيلم يک چيز ديگري مي شود و بعد که ساخته مي شود مي گويند: خب حالا که ساخته شده و مثلاً 3 ميليارد تومان هزينه شده، حيف است که نمايش داده نشود. حالا بياييد يک نمايش محدود بدهيد تا خرج خودش را دربياورد. چون بالاخره تهيه کننده بايد ديون خودش را پرداخت کند.
ما دائما با اين پديده مواجه هستيم. لذا مي بينيد فيلم هايي که هيچ پيام و ايده اي در آنها نيست يا پيام منفي دارند زياد مي شوند. مثلا اخيرا فيلمي ساخته شد كه حوزه هنري از اكران آن در سينماهاي خود خودداري كرد. در اين فيلم اين طور القا ميشود كه اگر مردي همسر دوم اختيار كرد، همسرش حق دارد با مرد ديگري رابطه نامشروع برقرار كند، درست خلاف نظر اسلام . معلوم است كه نظارت درستي بر فيلمنامه اعمال نشده است.
-در موقعيت فعلي فکر مي کنيد کسي در کشور باشد که افکار و آراي او شباهت زيادي با شهيد مطهري داشته باشد ؟
مطهري:(تفکر طولاني...) سوالات سخت مي پرسيد (با خنده...)
-خب، آمده ايم سوال سخت بپرسيم!
مطهري: (تفکر طولاني...)
- يعني شما اگر الان بخواهيد کتاب هاي شخصي را به عنوان بديل شهيد مطهري به من معرفي کنيد کتاب هاي چه کسي را معرفي مي کنيد ؟ توصيه مي کنيد حرفهاي چه کسي را گوش کنيم ؟
مطهري: من يک شخصيتي که جامعيت شهيد مطهري را داشته باشد، سراغ ندارم راستش را بخواهيد. ولي کساني را که در بعضي جهات شبيه ايشان هستند, داريم.
- مثلا چه کساني ؟!
مطهري: مثلا خود رهبر انقلاب در بحث بيداري اسلامي و نوع نگاه به دنياي اسلام و نگاه فرهنگي به جامعه و تأكيد بر سبك زندگي اسلامي. ايشان وقتي راجع به بيداري اسلامي صحبت مي کنند، من خيلي به ياد مطالب شهيد مطهري و سيد جمالالدين اسدآبادي مي افتم . همان نگاه را دارند .
-الان اگر شما بخواهيد به کسي چند کتاب را براي مطالعه توصيه کنيد ، چه کتابهايي را معرفي مي کنيد ؟
مطهري: (تفکر طولاني...)
-آخرين کتابي که خودتان با علاقه خوانديد چه کتابي بوده ؟
مطهري: راستش را بخواهيد، من از وقتي وارد عالم سياست شده ام فرصت نمي کنم که زياد کتاب بخوانم و بيشتر وقتم صرف خواندن گزارشها و ... مي شود .
-فکر مي کنيد چه تفکري شهيد مطهري را به شهادت رساند؟ به هر حال ايشان قلب تپنده تفکر و فرهنگ انقلاب ما بودند . دشمنان اين تفکر را شهيد کردند. آنهايي که اين کار را کردند چه تفکري داشتند ؟
مطهري: آن کساني که ايشان را ترور کردند در واقع تفکرشان اين بود که بايد اسلام را باب طبع روز کنيم براي اينکه بهتر بتوانيم نسل جوان را جذب کنيم.آنها روحانيت را به عنوان كارشناس رسمي دين قبول نداشتند و خودشان را در شناخت اسلام خودكفا ميدانستند.
-يعني گروهک فرقان اينگونه فکر مي کرد؟
مطهري: بله. منتها باب طبع روز در آن زمان يک چيز بود و امروز يک چيز ديگر است. آنچه که آن روز مورد توجه انقلابيون و دانشجويان بود مباحثي مثل مارکسيسم بود که علم مبارزه معرفي مي شد . آنها مي گفتند ما ضمن اينکه اسلام را قبول داريم، مارکسيسم را هم به عنوان علم مبارزه مي پذيريم لذا يک مکتب التقاطي درست کردند و قرآن را هم بر اساس يافته هاي مارکسيستي خودشان تفسير مي کردند، تفسير طبقاتي مي کردند و بالاخره مبارزه شهيد مطهري با اين تفکر سبب شهادتشان شد.
بر خلاف آنچه که مشهور است كه فرقان يک گروه متحجّر و خوارج صفت بود، فرقان اتفاقا يک گروه روشنفکر بود که نهاد روحانيت را از اساس قبول نداشت. البته بعضي ويژگي هاي خوارج مثل تعصب و كوردلي و تصلّب در اينها بود اما اينکه بگوييم اينها از نظر تفکر هم مثل خوارج بودند؛ خير، اينطور نبود.
شهيد مطهري کل حرفشان اين بود که بايد به اسلام به عنوان يک مکتب و يك كل تجزيهناپذير نگاه کرد و بايد به اسلام اعتماد داشت و فکر نکنيم که اسلام براي حل معضلات اجتماعي کافي نيست و بايد از مکاتب ديگر کمک بگيريم و يک مکتب جديد بسازيم .اما امروز آن حرف هاي فرقان به شکلهاي ديگري مطرح مي شود .
- يعني مي خواهيد بگوييد آن تفکر همچنان ادامه دارد ؟!
مطهري: بله. به اشکال ديگري . مثلا همين بحث مکتب ايران که آقاي مشايي مطرح مي کند، اين خودش انحراف است و انحراف بزرگي هم هست . استدلالشان اين است كه چون از اسلام برداشتهاي مختلفي مثل برداشت القاعده و طالبان ميشود، ما نبايد از مكتب اسلام بگوييم بلكه بايد از مكتب ايران و حداكثر از برداشت ايراني از اسلام بگوييم، يا بايد به جاي اسلام از توحيد و عدالت و آزادي و عشق به انسانها بگوييم تا دنيا بپذيرد. همان كاري كه آقاي احمدينژاد در نطقهايش انجام ميدهد. اين هم به شكلي باب طبع زمان كردن اسلام است.
- شما لفظ انحراف را به کار برديد. يعني به آن معتقد هستيد ؟
مطهري: من تفکر انحرافي را قبول دارم و مي گويم ناشي از آقاي مشايي است و آقاي احمدي نژاد هم چون تحت تاثير مشايي است در حال ترويج همان تفکر است.تفکر انحرافي وجود دارد ولي اينکه يک گروه انحرافي به عنوان حزب و جريان سياسي وجود داشته باشد اين چندان براي من روشن نيست اما آن چيزي که مسلم است اين است که يک تفکر انحرافي وجود دارد.
شايد خيلي از مردم ما توجه نکنند اما اين حرفهايي که اقاي احمدي نژاد مي زند؛ مثلاً مي گويد ما بياييم توحيد، آزادي و عشق را ترويج کنيم و اسلام هم همين است و مسيحي ها و يهوديها هم همين را مي گويند؛ اين حرف بسيار خطرناکي است و چون رئيس جمهور اين حرف را مي زند ما عکس العمل نشان مي دهيم والا اگر کس ديگري بود مهم نبود . اين مسائل خيلي مهم است و شايد بيش از همه آيت الله مصباح به اين خطر توجه کرد.البته به نظر من ايشان هم دير اعلامنظر كردند.
- که گفتند انحراف از فتنه خطر ناک تر است ؟
مطهري: بله. به نظر من ايشان بيش از همه به اين مسئله توجه کردند و اين، توجه درستي هم هست.
- شما چه اعتقادي داريد؟ فکر مي کنيد فتنه خطرناک تر است يا انحراف؟
مطهري : راستش را بخواهيد من معتقدم فتنه را همه با هم ساختيم. البته اگر منظورتان فتنه خارجي است ...
- خير. منظورم دقيقا فتنه داخلي است.
مطهري: من اصلا قائل به فتنه داخلي نيستم.
- فکر مي کنم اين صحبت را براي اولين بار باشد که مطرح مي کنيد ؟!
مطهري: نه، قبلا هم گفتهام، قائل به فتنهاي كه قبلا طراحي شده باشد نيستم، بلكه مجموع عملكرد طرفين، فتنه را آفريد. اين طور نبود كه يک گروه منسجمي به دنبال براندازي نظام بودند. به طور كلي غير از گروههايي مثل پژاک و منافقين، گروه برانداز نداريم.
- عمل عده اي به نسخه هاي بر اندازي خارجي را آيا فتنه نمي دانيد ؟
مطهري: اين مطلب ثابت نشده! معتقدم که خيلي از اينها را خود ما هُل داديم و برانداز كرديم.
- سوال من اين است که شما اين رخدادها را فتنه مي دانيد ؟!
مطهري :بله فتنه ميدانم اما نه فتنه طراحي شده از قبل، بلكه مجموع عملكرد آنها و برخي از مسئولان، فتنه را ايجاد كرد.
- پس يعني شما لااقل يک تعريف از فتنه براي خود داريد .اين تعريف را براي ما بگوييد.
مطهري: فتنه، همانطور که در نهج البلاغه آمده، در جايي است که حوادث اجتماعي به گونه اي شود که حق و باطل با هم مخلوط شوند و تشخيص حق از باطل مشكل باشد. غبار فضا را بگيرد به گونه اي که انسان متوجه نشود چه مي گذرد. مثل يک ميدان جنگ که دو جنگاور با هم مي جنگند و گرد و غبار بلند مي شود و مشخص نيست چه کسي پيروز است. بايد صبر کرد تا گرد و غبار بخوابد آنگاه بفهميم کداميک پيروز شده اند ؟
فتنه به اين معني را قبول دارم و معتقدم که در سال 88 هم اتفاق افتاد. يعني فضاي سياسي غبارآلود شد و خيلي ها واقعاً نمي توانستند تشخيص بدهند که حق با کدام طرف است . به هر حال قائل به فتنه گر داخلي نيستم. رهبري هم يك بار فرمودند «اين كه ميگوييم سران فتنه، منظور افراد داخلي نيستند.» من معتقد نيستم که کساني از ابتدا با همين نيت آمده بودند . بلکه مي گويم ما آنها را به سوي دشمني با نظام هُل داديم.
- شما خطرناک ترين تهديد فراروي نظام جمهوري اسلامي ايران را چه مي دانيد ؟
مطهري: خطرناک ترين تهديد به نظر من به وجود آمدن تفرقه است و ريشه تفرقه هم هواهاي نفساني است. يعني ما خلوص نيت خود را از دست بدهيم و قدرت پرستي جاي کار براي خدا را بگيرد .
شهيد مطهري يک جمله اي دارند که مي گويند "يک انقلاب مذهبي با کم شدن خلوص نيتها خيلي زود از بين مي رود". وقتي مردم حس کنند سران انقلاب همگي رفته اند سراغ قدرت پرستي و آن خلوص نيت اوليه از بين رفته، اين انقلاب خيلي زود لطمه ميخورد، زودتر از يک انقلاب غير مذهبي . چون آن انقلاب غير مذهبي از ابتدا ادعاي خدا و پيغمبر نداشته .
من معتقدم بسياري از زمينههاي تفرقهاي که امروز وجود دارد ناشي از هواهاي نفساني است و اين خيلي خطرناک است. انحراف فرهنگي هم خطر زيادي دارد و ممکن است کم کم مسير انقلاب را تغيير دهد . مثل اينکه سبک زندگي غربي بيايد و کم کم جايگزين سبک زندگي اسلامي بشود و مسئولان فرهنگي ما هم به تدريج حساسيت ها و اصالتهاي خود را از دست بدهند .
- شما در دوران دانشجويي با آقاي احمدي نژاد همکلاس بوده ايد. اين قضيه درست است ؟
مطهري: من در سال 55 وارد دانشکده فني دانشگاه تبريز شدم و مهندسي مکانيک مي خواندم. در سال 58 که پدرم شهيد شدند، خانواده و برخي شاگردان استاد به ما گفتند که شما حتما بايد برگرديد تهران تا هم در کنار خانواده باشيد و هم متولي آثار باقيمانده از شهيد باشيد. ما هم آمديم و من وارد دانشگاه علم و صنعت شدم.
در آنجا به مدت دو ترم تحصيلي حضور داشتم که منتهي به انقلاب فرهنگي و تعطيلي دانشگاهها شد. در آن دو ترم آقاي احمدي نژاد هم در همان دانشگاه بودند .
- هم دانشکده يا هم کلاسي ؟
مطهري : هم دانشکده نبوديم. ما دانشکده مکانيک بوديم، ايشان دانشکده راه و ساختمان .
- خاطرهاي از ايشان داريد ؟
مطهري: خير . من آن موقع چندان با ايشان نزديک نبودم . فقط گاهي مي ديدمشان.
- ايشان را از کجا ميشناختيد؟ به هر حال شما فرزند شهيد مطهري و يک چهره شناخته شده بوديد. اما آقاي احمدي نژاد آيا وجهه خاصي داشتند ؟
مطهري : من ايشان را زياد نمي شناختم فقط گاهي در مسجد مي ديدم . ولي مثلا آنجا آقاي محصولي را مي شناختم . آقاي حميد زاده هم بود .آقاي هاشمي ثمره و چند تن ديگر.
- يعني آقاي احمدي نژاد را فقط در مسجد مي ديديد که مشغول نماز خواندن است ؟!
مطهري: (خنده ...) بله ، به هر حال گاهي مي ديديم .
- ايشان را به اسم هم مي شناختيد ؟
مطهري: شايد به اسم هم نمي شناختم . به هر حال من تا آمدم که با بچه هاي آنجا آشنا بشوم، خورديم به انقلاب فرهنگي و دانشگاه ها تعطيل شد .
- فکر مي کنيد اگر آشنا مي شديد با هم، دوست هم مي شديد ؟
مطهري: بله ممکن بود . آن موقع روحيات ايشان آنطور که نقل مي شود متفاوت بود . برخي از دوستان ما در علم و صنعت مي گويند ايشان اگر يک خانم بد حجابي را ميديد آنجا دعوا راه مي انداخت . مي گويند خيلي تيپ انصاري! داشت اما الآن يک تيپ ديگري شده است . (خنده...)
- اگر رهبري درباره موضوعي حکم حکومتي بدهند شما چه عکس العملي نشان ميدهيد . آيا به آن عمل مي کنيد يا خير ؟
مطهري: بله. بايد اجرا کرد. در واقع مرز التزام به ولايت فقيه، حکم حکومتي است اگرچه ما قانع نشده باشيم و راضي نباشيم. و رمز قدرت ولايت فقيه هم همين است. اگر بنا باشد ما در آنجا هم بخواهيم ان قلت داشته باشيم کار به سامان نمي رسد. ضمن اينکه در همه کشورها بالاخره يک پاياني براي همه امور هست. مثلاً در آمريکا هم رئيس جمهور مي تواند مصوبه كنگره را وتو کند.
- فکر مي کنيد کدام جريان و گفتمان، پيروز انتخابات رياست جمهوري دولت يازدهم مي شود ؟
مطهري: من فکر مي کنم کسي پيروز مي شود که فرد معتدل و مستقلي باشد و گفتمان اقتصادي و فرهنگي درستي را مطرح كند.
- مستقل نزديک به چه کسي ؟ به اصلاح طلبان يا اصولگرايان ؟
مطهري: فرق نميكند. منظورم کسي است که مستقل است و اعتقادي به اين دسته بندي ها ندارد و تعصّبي هم نسبت به گروه خاصي ندارد.
- اولويت کاري رئيس جمهور آينده چه بايد باشد؟
مطهري: سروسامان دادن به اقتصاد كشور، جلب بيشتر اعتماد مردم، تعقيب شعارهاي اوليه انقلاب، اجراي قانون و توجه به حقوق مردم و هويت اسلامي جامعه.
- از چهره هايي که هم اکنون به عنوان کانديداي انتخابات مطرح هستند . شانس کداميک را براي برنده شدن بيشتر مي دانيد ؟
مطهري: مايل نيستم اسم افراد را ببرم ضمن اينکه هنوز همه كانديداها مشخص نشده اند .
- مايل هم نيستيد، بگوييد چه کسي مطلوب شخص شماست ؟
مطهري: خير مايل نيستم .
مشرق: آن شخص مطلوبي که نمي خواهيد نامش را ببريد الآن در ميان کانديداهاي فعلي هست ؟
مطهري: (خنده ... ) خب بعضي ها معلوم نيست که مي آيند يا نه؟! هي مي گويند فلاني مي آيد، نمي آيد... خلاصه هنوز زود است .
- يعني شما هنوز فکر نکرده ايد چه کسي مطلوب شماست ؟
مطهري : حالا شما از ما حرف نکشيد. اگر لازم بود در موقع مقتضي خواهم گفت .
- شما جبهه نرفته ايد، درست است ؟
مطهري: بله
مشرق: اگر احيانا دوباره جنگ بشود عازم جبهه مي شويد ؟
مطهري: بله. انشاءالله. البته من جبهه رفتهام. منتها براي سخنراني نه براي جنگ. علت اينکه من نرفتم همين مسئله آثار پدر بود که به شدت مشغول تنظيم آنها بودم. و يکي دو بار هم که به صورت جدي عازم رفتن شديم، ديگران مانع شدند و گفتند شما که پدرتان شهيد شده نيازي به رفتنتان نيست.
البته اين يک نقص است. يعني هر کس که به جبهه نرفته اين نقص را دارد چون آن کمالي که با جهاد در راه خدا در انسان پيدا مي شود از راه هاي ديگر پيدا نمي شود . يعني کسي که در ميدان جنگ شرکت نکرده باشد, نمي تواند از راه ديگر مثلا مطالعه کتاب، همان کمالات را به دست بياورد. پيغمبر اكرم فرمود هركس جهاد نكرده باشد و حتي نيت جهاد هم نداشته باشد با شعبهاي از نفاق از دنيا ميرود.
ولي من دوست دارم اگر بناست يک وقتي جنگ شود آدم مثلا در جنگ با اسرائيل شركت كند و شهيد شود.
- خب مثلا غير از اسرائيل ممکن است ما با کجا بجنگيم که شما اولويت کمتري به آن ميدهيد ؟!
مطهري: مثلا جنگ با همسايه ها گزينه اول نيست.
- جنگ با صهيونيست ها بهتر است يا با آمريکا ؟
مطهري: تقريبا هر دو يکي هستند گرچه مردم آمريكا با مردم اسرائيل متفاوت اند، مردم اسرائيل اشغال كننده سرزمين اسلامي به شمار مي روند ولي مردم آمريكا نه.
- بچه هايتان را هم به جنگ مي فرستيد؟
مطهري: دوست دارم آنها هم مانند ساير مردم بروند. ما حتي در ماجراي اعزام نمايندگان با كشتي به غزه ثبت نام کرديم و قرار شد چهار نفر برويم. اين در حالي بود که امکان بازنگشتنمان هم وجود داشت. ولي مصر به ما ويزا نداد .
- شما آدم احساسي هستيد يا منطقي ؟!
مطهري: فکر مي کنم كمتر احساسي هستم.
- دوست داريد با کدام شهيد محشور شويد ؟
مطهري: با سيدالشهداء و با پدرم.
- بيشتر چه ذکري را به صورت روزانه مي خوانيد ؟
مطهري: يک ذکري بود که پدرم معمولا آن را مي خواندند. (افوّض امري الي الله، ان الله بصير بالعباد). ايشان اين ذکر را زياد مي خواندند و من هم به تبعيت از ايشان گاهي همين ذکر را مي خوانم .
- اگر به شما بگويند که سه روز ديگر بيشتر در اين دنيا نيستيد چه مي کنيد ؟!
مطهري: به نظرم بايد برويم حق الناس و حق الله را جبران کنيم .
- حق الناس زيادي به گردنتان است ؟
مطهري: حتما هست. بالاخره گاهي ناخود آگاه اين حق ايجاد مي شود .
- مقروض هم هستيد ؟
مطهري: خير
- آخرالامر به ما نگفتيد که چه کتابي را براي خواندن سفارش مي کنيد ؟
مطهري: کتاب، بستگي به موضوعش دارد. يک وقت شما مي خواهيد در موضوع فلسفه اسلامي مطالعه کنيد، من معتقدم غير از کتاب هاي شهيد مطهري که امام(ره) و رهبري آنها را توصيه کرده اند، کتاب هاي آقاي مصباح بيان رواني دارد و عموميتر است. کتابهاي آقاي جوادي آملي شايد براي طلاب مفيدتر باشد چون بيانش كمي ثقيل است. يا در باب کلام و اصول عقايد، کتابهاي آقاي سبحاني خوب است. کتابهاي آقاي مکارم هم براي مطالعه عموم مفيد و داراي بيان روان و خوبي است. كتابهاي رهبر انقلاب هم كه جاي خود دارد. يادم هست كه كتاب آزادي هندوستان – كه ترجمه است – از ايشان، مورد تقدير و تمجيد شهيد مطهري قرار گرفت و دستخط آن شهيد در ابتداي آن كتاب موجود است، از جمله نوشتهاند از اين كارها بايد زياد انجام شود.
- آقاي دکتر، بحث جهاد و شهادت بيش کشيده شد. تا به حال سيدحسن نصرالله را از نزديک ديده ايد ؟
مطهري: متأسفانه خير. اما مي دانم ارادت ويژه اي به شهيد مطهري دارد و حتي مصاحبه هم کرده و اين را گفته .
- اگر نصرالله را ببينيد به او چه مي گوييد ؟
مطهري: به او احسنت و آفرين مي گويم براي مقاومتش و نوع مديريتي که دارد كه حتي مسيحيان لبنان را هم جذب كرده است.
- فکر مي کنيد انتخابات يک مرحله اي مي شود يا دو مرحله اي ؟
مطهري : فعلا قابل پيش بيني نيست.
- نقش آقاي هاشمي را در فرايند سياسي روز چه مي بينيد ؟ بخصوص اينکه اين روزها از ايشان زياد نام برده مي شود.
مطهري: آقاي هاشمي به هر حال دلسوز انقلاب است . يعني ما نمي توانيم، بگوييم خير انقلاب را نمي خواهد. معتقدم ايشان بايد در انتخابات آينده فعال باشد.
- لطفا برويم و درباره "امّا"ها صحبت کنيم . اين هايي که گفتيد را همه مي دانيم.
مطهري: بالاخره در اين سالهاي اخير، هم اقتصاد و هم فرهنگ ما ضربه ديده. اينها بايد اصلاح شود. حتي وحدت ملي ما هم تا حدودي ضربه ديده و يا سياست خارجي ما مي توانست بهتر از اين باشد .
- شما در حال بيان اين نکته هستيد که طرح وحدت ملي آقاي هاشمي براي انتخابات را قبول داريد ؟
مطهري: طرح ايشان را نميدانم چيست. ولي ما بايد قبول کنيم كه وحدت ملي ما آسيب ديده. ايشان هم آدمي است که در ترميم اين آسيب توانايي دارد چون در ميان اقشار مختلف مردم از جمله مخالفان و منتقدان پايگاه اجتماعي دارد.
- يعني شما در حال بيان اين نکته هستيد که آقاي هاشمي بيايد و کانديدا شود؟
مطهري: من نمي توانم براي ايشان تعيين تکليف کنم. ولي مي خواهم بگويم بالاخره بايد از ظرفيت ايشان استفاده شود، حالا به هر نحوي. ايشان كمك خوبي براي رهبري هستند. امروز هم نقشه جدا كردن ايشان از رهبري شكست خورده است.
- يعني شما به آقاي هاشمي توصيه مي کنيد که ظرفيتش را در معرض استفاده بگذارد ؟
مطهري: بله . حتماً. ايشان بايد فعال باشد و فعال هم هست و هيچ وقت با انقلاب قهر نميكند چون آن را مثل فرزند خود ميداند.
- اين در معرض گذاشتن چه معنايي دارد ؟
مطهري: از طريق متحد كردن افراد و گروهها يا معرفي كانديدا و حتي اگر لازم باشد كانديدا شدن، خلاصه به هر نحوي که خودشان صلاح مي دانند.
- نامه حمايت از آقاي مرتضوي را پيش شما هم آوردند؟
مطهري : بله. اتفاقا خيلي اصرار داشتند که ما هم امضا کنيم. ولي من گفتم ما استيضاح وزير را در ارتباط با همين موضوع امضا کرديم، معنا ندارد که بياييم اين را امضا کنيم. اما آنها مي گفتند: خير، به ما گفته اند که بايد امضاي شما چند نفر حتما باشد. ولي من به هيچ وجه امضا نکردم.
- نظرتان درباره آنهايي که امضا کردند چه بود ؟
مطهري: کار خوبي نکردند. آنهايي که براي حمايت از تغيير اساسنامه صندوق و تبديل آن به سازمان اين نامه را امضا کردند بايد بگويند که اگر اين کار لازم بود چرا قبل از اين صورت نگرفت . ضمن اينکه اين قبيل تغييرات که بيشتر براي حفظ يک فرد در يک مقام صورت مي گيرد يک کار غير اخلاقي است. بيشتر شبيه حيلههاي شرعي ربا و يک نوع فرار از قانون قانوني است.
دولت بايد به حکم ديوان عدالت تمکين مي کرد و اکنون که دولت چنين کارهايي کرده ، به نظر من امضاي آن نامه حمايت، کار خوبي نبود. بيشتر، مسئولان تامين اجتماعي بودند که اين امضاها را جمع کردند. گاهي نمايندگان هم در رودربايستي اين نامه ها را امضا مي کنند .
- ما خبرهايي داشتيم مبني بر اينکه تحليل شما در انتخابات مجلس نهم اين بوده است که رأي اول تهران به نام شما خواهد شد؟
مطهري: شما تلفن مرا شنود مي کنيد؟
- خير! در محافل و رسانه ها آمده بود. ميگفتند تحليل شما اين است.
مطهري: من فکر مي کردم جزو دو، سه نفر اول باشم. چون اسم من در آن دو ليست مشهور نبود قاعدتاً حدس مي زدم که رأي اول نخواهم بود . ولي فکر مي کردم كه در همان دور اول عازم مجلس شوم. اساسا تلاش عده اي براي اين كه نام من در فهرست جبهه متحد نباشد به خاطر هراسي بود كه از نفر اول شدن من در تهران داشتند.
- فکر مي کنيد چرا اين اتفاق رخ نداد ؟
مطهري: کسي که مستقل مي آيد آن هم در تهران، كارش بسيار سخت است.
- البته شما مستقل هم نيامديد، با ليست "صداي ملت" آمديد .
مطهري: بله. "با صداي ملت" آمدم . اما صداي ملت چه بود؟ ما خودمان دور هم جمع شده بوديم.
- همه دور خودشان جمع مي شوند.
مطهري: نه، خب ما امکانات نداشتيم. مثلاً جبهه متحد امکانات زيادي دارد و جبهه پايداري هم همين طور . اين ها از يک جاهايي بودجه هايي دارند. ما با بودجه شخصي خودمان و كمك افرادي كه فكر ميكردند ما مظلوم واقع شدهايم (چون هم ابتدا رد صلاحيت شديم و هم از فهرست اصول گرايان كنار گذاشته شديم) امکانات فراهم کرديم. اين خيلي متفاوت است . مثلا از طرف ما رفته بودند اداره پست تا يک چيزي را براي تبليغ صداي ملت بدهند تا توزيع شود. قرارداد ما حدود 30 ميليون تومان شده بود. همزمان يکي از آن دو گروه مشهور براي کار خود که حجم بيشتري داشت قرارداد 500 ميليوني امضا كرده بودند. حالا شما ببينيد 30 ميليون کجا و 500 ميليون کجا!؟
اصلا تبليغات ما قابل قياس با آنها نبود .
- پس اعتقاد داريد که دليلش امکاناتتان بوده؟
مطهري: بله امکانات بود، چون همين كه من به اطلاع همه مردم حوزه انتخابيه برسانم كه من كانديدا هستم امكانات زيادي ميخواست. در دور دوم برخي فكر ميكردند كه من در دور اول رأي آوردهام، يا در دور اول برخي فكر ميكردند رد صلاحيت شدهام و اصلا شركت نكرده ام. ولي آن كسي كه در فهرست جبهه متحد يا پايداري بود خيالش راحت بود كه به طور خودكار تبليغاتش در همه جا توزيع شده.
- خب. شما چگونه با اينکه خودتان ميدانستيد و ميديديد که امکانات نداريد؛ به اين تحليل رسيده بوديد که جزو سري اول از کانديداهايي خواهيد بود که به مجلس مي روند ؟
مطهري: خب در عين حال مي دانستم که بالاخره بسياري از مردم ما را مي شناسند و به طور خودجوش در مقابل كساني كه مي خواستند ما به هر طريقي به مجلس راه پيدا نكنيم و حتي در دو روز آخر پيامك عليه من ارسال كردند، اصرار داشتند كه من وارد مجلس شوم و فعاليت مي كردند. فضاي جامعه را مي ديدم. من توي خيابان که راه مي رفتم همه استقبال و اظهار حمايت ميكردند و خيليها از اقشار مختلف مردم ميگفتند شما رأي اول تهران هستيد.
- خب به نظرتان اين ملاکي است که شما حتماً رأي اول را بياوريد يا در دور اول به مجلس برويد؟
مطهري: بله، فضاي عمومي جامعه مهمترين ملاك است. من در همه جاي تهران مي ديدم که مردم از من استقبال مي کنند، حزباللهي و غير حزباللهي.
- شما خودتان را حزب اللهي مي دانيد؟
مطهري: حزب اللهي بودن به معناي واقعي آن، ادعاي بزرگي است.
- دوست داريد حزب اللهي باشيد؟
مطهري: بله افتخار مي کنيم. منتها نميتوانم ادعا کنم که يک حزباللهي هستم که تمام کارهايم مبتني بر شرع است.
- اين سؤال آخر ماست. من چند اسم را مي برم. شما نظرتان را به صورت کوتاه درباره آنها بگوييد .
احمد توکلي – قانونگرا
علي لاريجاني – (با خنده ...) داماد... سياستمدار معتدل و باهوش.
آقا تهراني – اخلاق خوب
باهنر _ سياستمدار ( با خنده ... )
کوثري – مخلص و باصفا
حداد _ اديب و حكيم متدين
قاليباف – مدير اجرايي
رضايي – مجاهد اسلام
آيتالله مهدوي کني – روحاني معتدل و روشنفکر
آقاي مصباح – روحاني تيزبين و حساس به انحرافات فکري
آرميتا رضايي نژاد – گاهي که او را از تلويزيون ديده ام، گريه کردهام
آقاي مرتضوي – ابزار دست سياستمداران
سردار سليماني – مجاهد مخلص
روح الله حسينيان – روحاني خوش مشرب
جواد لاريجاني – نظريه پرداز
محمدرضا رحيمي – متهم بلاتكليف پرونده بيمه ايران
علي اکبر صالحي ــ سياستمدار نجيب
آمريکا _ سلطه گر